انشا خاطره یک روز از کلاس


انشاء با موضوع  خاطره یک روز از کلاس


کتاب مهارت های نوشتاری پایه نهم درس 6 صفحه 81 با قالب خاطره یک روز از کلاس


به نام خداوند بخشنده مهربان

یک روز از کلاس : صبح ساعت 7:30 دقیقه وارد مدرسه شدم بعد از گذراندن صف و ورزش صبحگاهی به داخل کلاس درس رفتم  زنگ اول زبان انگلیسی  داشتیم  که معلم  وارد کلاس شد امتحان انگلیسی داشتیم و من همیشه از این درس  که برای بقیه  همیشه شیرین بود زیاد خوشم نمیومد و هیچوقت  هم  متوجه درس نمی شم  و هر چه قدر می خونم باز نمی تونستم نمرهی خوبی بگیرم اما تمام دیشب رو درس خوندم بودم تا امروز نمرهی خوبی بگیرم و خوشبختانه امتحان رو خوب دادم و برای اولینبار نمره 20 از این درس که برایم همیشه سخت و دشوار بود گرفتم . زنگ بعد تاریخ داشتیم  که معلم از دوستم علی سوال شفاهی  پرسید و او نیز کامل جواب داد  و زنگ آخر ورزش داشتیم که من عاشق زنگ ورزشم و بازی  فوتبال هستم . اما اون روز به دلیل گرفتن نمره خوب توی یه درس خیلی سخت؛ حد عقل برای من یکی از خاطرات خوبم حساب می شد

 پایان