کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم درس 5 بازنویسی حکایت حاکمی دو گوش ناشنوا شد


حاکمی دو گوشش کر شد درمان دکترا هم هیچ تاثیری  نداشت .حاکم از این اتفاق که موجب شده بود که او هیچ صدایی از ادم مضلومی را نشنود خیلی ناراحت بود و نمی دانست  چکار کند روزی یک ادم دانا به پیش حاکم رفت و با اشاره و نوشتن به او گفت ای سلطان چرا غمگین هستی ؟