انشا آرزو
آرزو چیزی
که همه انسان ها در رویای خود دارند تا به آن دست پیدا کنند ؛ و آن برایشان
از عسل شیرین تر است و گاهی اوقات پیش خود می گویم ای کاش چراغ جادویی را
پیدا می کردم تا تمام آرزو هایم را براورده سازد .
انسان ها از زمان تولد تا هنگام مرگ همیشه در ذهن خود آرزو هایی را دارند که اغلب خواهان ، آرزو های خوب و زیبا می باشند و گاهی آرزوهایشان شامل حال دیگر افراد نیز می شود و آن ها ممکن است در ذهن خود با هم بودن در یک مکان زیبا ، آرام ، بدون سختی و مشکلات را تصور کنند ؛ که همه آنچه را که می خواسته اند بدست آورده اند و اکنون درکمال رفاه و آسایش ، زندگی را سپری می کنند .
اما کودکان در ذهن خود می توانند آرزوی رسیدن به یک اسباب بازی را داشته باشند که به دست آوردن آن بتواند لحظه های رویایی کودکی شان را رقم بزند ، اما هرچه بر سن آن ها افزوده می شود رویاهای بسیار بزرگ تری را درون سر خود پرورش می دهند .
انسان ها حتی در ایام پیری خود آرزو هایی در سر دارند و به نظر من آرزوی آنان بیشتر این است که آنان خواهان خوشبختی فرزندان و نوه هایشان هستند و دوست دارند که آنان همیشه پیروز و موفق باشند .
در گذشته و انسان های قدیم معتقد بودند هنگامی که شخصی یک ستاره دنباله دار را در آسمان مشاهده کرد ، آرزوی خود را بیان کند زیرا که بعدا به آرزویش خواهد رسید . و در پایان آرزوی من این است که همه ی شما به آرزویتان برسید.
نظر شما در مورد این انشا چی هست ؟ نظر بزارید ممنونم