انشا پایه هفتم هشتم نهم و دهم

انشا در مورد اتوبوس شلوغ


کتاب مهارت های نوشتاری پایه نهم درس 4 صفحه 58 انشا آزاد


انشا با موضوع اتوبوس شلوغ


داخل یک اتوبوس شلوغ را تصور کنید  و تصور ذهنی خود را بنویسید


امروز عصر برای برگشت به سمت خانه  از مدرسه  سوار اتوبوس شدم وقتی سوار اتوبوس شدم  متوجه شدم که بسیار شلوغ است پیرزن ها و پیر مردهایی که روی صندلی نشسته اندو با عشق و محبت به جوانانی که وسط اتوبوس به علت نبودن صندلی خالی ایستاده اند نگاه میک نند و با حسرت و به یاد روز های جوانی خود به آن روزها نگاه می کنند





ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

انشا در مورد طعم بستنی یخی


کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم با موضوع طعم بستنی یخی


انشا با موضوع طعم بستنی یخی


در زمان کودکی اکثر بستنی ها  یخی بودن اما الان نیست و نسبت به گذشته کمتر پیدا می شود اما با همه این ها باز هم بستنی یخی لذت و طعم بسیار لذیذی  دارد نسبت به بستنی های معمولی این دوره بستنی یخی با ان طعم های پرتقالی و شاتوتی و طالبی و فالوده های خود که با اولین گاز حس می کنی که در بهش  پا گذاشتی …



ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

انشا در مورد صدای وزش شدید باد


 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم صدای وزش شدید باد


انشا با موضوع صدای شدید وزش باد


در روز های سرد و بارانی که گاهی همراه با طوفان و باد های شدید  است صدای هوی هوی باد وقتی شیشه را تکان  و می لرزاند صدای خوفناکی  راه به وجود می اورد که من از این صدا می ترسم

در شب های کودکی  که با باد شدیدی می وزید و من در اتاق تنها بودم با حرکت پرده های اتاق و ضربه های شیشه پنچره  و ایجاد صدای بلند من تصور می کردم که موجود ترسناکی پشت پنچره اتاقم در حال تقلا کردن برای وارد شدن به اتاقم است و من بعضی اوقات از این تصور کودکی خود تا صبح بیدار می ماندم و نمی توانستم بخوابم  گاهی این وزش باد شدید باعث خراب شدن سقف خانه ها و ریزش پل ها که مانع عبور و مرور مردم می شود و افتادن تیر برق و یا پایه های تلفن و پاره شدن سیم های  ان می شود




ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

انشا در مورد صدای قار قار کلاغ

  کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم با موضوع صدای قار قار کلاغ



 انشا با موضوع صدای قار قار کلاغ

 در زمان های گذشته  تا به کنون مردم عقیده داشتند و دارند  که کلاغ به دلیل رنگ سیاه  بدون نشانه نحسی و اتفاق شوم است .به خصوص زمانی که در حال بیان حرفی یا اتفاقی باشید  و همان لحظه صدای قار قار کلاغ بیایید می گویند که باید در انجام این کار تعلیل صورت بگیرد چرا که کلاغ نشانه شوم بد است و عاقبت خوبی ندارد  بعد از صدای کلاغ آن کار  انجام شود یا خیلی  از مردم وقتی صدای کلاغی را بشنوند سعی می کنند که کلاغ را با سنگ یا تیر کمان  یا تفنگ بادی  بزنن یا به اصلاح دیگر بکشند .



ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

بازنویسی حکایت شخصی نزد طبیب رفت

کتاب مهارت های نوشتاری  پایه نهم درس 5 صفحه 70


بازنویسی حکایت  روزی شخصی نزد طبیب رفت

 
روزی یک نفر به پیش پزشکی رفته بود  و بهش گفت  که شکمم دائم درد می کند آن را درمان کن که درد  بسیاری را تحمل می کنم .پزشک گفت امروز چه چیز هایی خورده ای ؟ مریض گفت نان سوخته . پزشک به یکی از خدمتکار یا پرستار های خود گفت  داروی  چشم  در چشم او بریزید . مریض گفت من شکمم درد می کند  داروی چشم را چکار کنم ؟

پزشک گفت اگر چشمت درست می دید نان سوخته نمی خوردی


ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

باز نویسی حکایت شخصی به عیادت مریضی رفت

  کتاب مهارت های نوشتاری  پایه نهم درس 8 صفحه 107


باز نویسی حکایت  شخصی به عیادت مریضی رفت


یک نفر برای عیادت  و دیدن یک مریض رفت .بیش ان مریض ساعت ها نشست و در مورد موضوع های مختلفی حرف زد . در آخر از ان مریض یا بیمار پرسید از چه چیزی درد می کشی یا برای چی بیماری ؟

مریض گفت از زیاد نشستن تو …


ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

بازنویسی ضرب المثل بار کج به منزل نمیرسد


 بازافرینی ضرب المثل بار کج به منزل نمیرسد


کتاب مهارت های نوشتاری  پایه هفتم  بار کج به منزل نمی رسد


در زمان های قدیم پسر جوانو بازیگوش در روستا زندگی می کرد  که از قضا دستش کج بود و دزدی می کرد و سر اطرافیان خود را کلا میذاشت  اما هر چه قدر دزدی می کرد و حق دیگران  را می خورد نه خانه خوبی داشت و نه غذا درست حسابی  برای خوردن داشت و  همیشه بدهکار بود  و از نظر مالی مشکل داشت روزی کیسه ای زر و سکه  دزدید بود از دست سربازان در حال فرار بود  بعد از دویدن زیاد و تنگی نفس و رهایی  از دست سرباز ها  گوشه ای دنج ایستاد  تا نفسی بکشد و دوباره بگریزد  و وقتی دست در جیب خود  کرد تا از وجود کیسه اطمینان کند هر چه قدر گشت اما کیسه ای در جیب  او نبود پیر مردی که در گوشه ی همان دیوار بود در نظاره گر رفتار پسر جوان بود و گفت ای جوان بار کج به منزل نمی رسد



انشاهای مرتبط :

باز نویسی ضرب المثل بار کج به منزل نمی رسد

بازآفرینی ضرب المثل بار کج به منزل نمی رسد



نظر شما در مورد انشا چی بود ؟ نظر بزارید


این انشا اختصاصی بوده و کپی کردن بدون منبع حرام است

۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

بازنویسی حکایت حاکمی دو گوشش ناشنوا داشت

 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم درس 5 بازنویسی حکایت حاکمی دو گوش ناشنوا شد


حاکمی دو گوشش کر شد درمان دکترا هم هیچ تاثیری  نداشت .حاکم از این اتفاق که موجب شده بود که او هیچ صدایی از ادم مضلومی را نشنود خیلی ناراحت بود و نمی دانست  چکار کند روزی یک ادم دانا به پیش حاکم رفت و با اشاره و نوشتن به او گفت ای سلطان چرا غمگین هستی ؟





ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

تصویر ذهنی پایه هفتم صفحه 86


 

انشا پایه هفتم درس 7 صفحه 86 با موضوع انشا تصویر ذهنی در ذهن خود ایجاد کنید بنویسید


در جنگلی سبز  با درختانی  بلند و زیبا قدم می زنم .  به هر سمتی که نگاه می کنم  همه جا پر از درختان صنوبر کاج به چشم می خورد .بوته های توت و تمشک را می بینم  به سمت بوته ها می روم و کمی از آن ها را می خوردم و از مزه ی  ترش و دلنشین آن لذت می برم … پرنده های خوش صدا  با آواز های زیبا  از ان سو به آن سو  پرواز می کننند



ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))

بازنویسی حکایت مردکی را چشم درد خاست

کتاب مهارت های نوشتاری پایه هشتم صفحه 36

بازنویسی حکایت مردکی را چشم درد خاست:

مردی چشم درد گرفت و پیش دام پزشک رفت که ای دکتر چشم هایم را درمان کن. دام پزشک از آن دارویی که در چشم های اسب  (حیوان) میریخت  و درمانشان می کرد  در چشم این مرد ریخت  و چشم مرد کور شد



ادامه مطلب...
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۰۲:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
((حا و سین و یا و نون ))